سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هواداران بالیوود
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
هر که را نهال خوى و خلق به بار بود ، شاخ و بر او بسیار بود . [نهج البلاغه]
نویسنده : هژیر:: 87/7/25:: 6:18 عصر

                                                               زندگی نامه شاهرخ خان

 


با عرض سلام و خسته نباشید به همه ی هواداران بالیوود ببخشید که این دفعه هم دیر آپ کردم این دفعه هم قسمت سوم زندگی نامه ی شاهرخ خانرا براتون می نویسم...

قسمت سوم:

شهنازو شاهرخ ازهمان سالهای اولیه شاهرخ با پدرش رابطه خوبی داشته و مسا ئل خود را با او در میان می گذاشته. یک روز زمانی که شاهرخ چهار سال بیشتر نداشته با پسری که در همسایگی شان زندگی می کرده دعوا می کند و نیمه شب پدر آن پسر به طرفداری از فرزندش در حالی که مست بوده و چاقویی در دست داشته به سراغ آنها می آید. پدر شاهرخ او را به آرامش فرا می خواند و بعد از شنیدن حرفهای آنها به سراغ پسرش می آید و وقتی متوجه می شود اشتباه از جانب شاهرخ بوده از او می خواهد برود و عذرخواهی کند. پدر با این کار به او می آموزد که باید در زندگیش مسئولیت اعمال خود را بر عهده بگیرد و این درسی است که سالها بعد نیز شاهرخ خان در زندگیش از آن استفاده می کند. دوران تعحصیل شاهرخ نسبت به هم دوره ای های وهمسالان خود تفاوت زیادی داشته. او بعد از گذراندن سالهای اولیه تحصیل به مدرسه کلمبا می رود که یکی از معروفترین و معتبرترین مدارس بوده که تنها خانواده های اصیل و ثروتمند فرزندانشان را درآن  ثبت نام می کردند و شاهرخ یکی از باهوش تر و با استعداد ترین دانش آموزان انجا بوده. شیتا و نکا تسوارانا یک از یک از دبیران کلمبا شاهرخ خان را در سن 15 سالگی به یاد می آورد و می گوید:(( پسری شیطان و شرور و بسیار دوست داشتنی که با کارهایش همه را به خنده می انداخت. او شاگردی بود که به خاطر کارهایش و همش فوق العاده اش همیشه در ذهنم می ماند. او در تیم کریکت. فوتبال و هاکی مدرسه عضو بود و سرپرست گوه تئاتر مدره بود و تعدادی از معلم ها بودند که همیشه از او به عنوان الگو برای دیگر دانش آموزان نام می بردند. شاهرخ خان متخصص اجرای نقش جبار سنیگ در شعله و نقش های راج کاپور بود و در جشن روز معلم کارها و عادات تمام معلمان را تقلید می کرد و هیچ کس در مقابل او چاره ای جز خندیدن نداشت)).
شیتا و نکا تسوارانا اضافه می کند.((بازیگری در خون او بود و استعدادهای ذاتی داشت. با وجود بیش از بیست و پنج سال تدریس در این مدرسه شاید تعدای زیادی از دانش آموزان نباشند که آنها را به یاد می آورم اما موضوع در مورد شاهر خان متفاوت است. تو می توانستی از او چیزی بخواهی و مطمئن باشی که آن را به درستی انجام می دهد و این یک اتفاق عادی و روزمره نبود. شاهرخ خان این گونه بود و به این خاطر فراموش کردن او غیر ممکن بود و این چیزی است که اکثردبیرانش به آن اعتقاد دارند. اما در کنار این شیطنت هایی نیز داشت که ممکن است بعضی از معلمانش ناراضی بوده باشند. اما من همیشه از شادابی و سرزندگی او خوشم می آمد)). شاهخ خان هنوز در حال تحصیل در مدرسه بود که پدر خود را از دست داد و این زمانی بود که برای خانوده خان. بسیار سخت و غیر قابل تحمل بود. میر محمد بر اثر بیماری سرطان در گذشت و در هشت ماه آخر زندگیش سعی می کرد روحیه خود را شاداب نگاه دارد. در مراحل آخر بیماری او تقریبا مجبور بود باری هر تزریق چیزی حدود 500 روپیه بپردازد.(چیزی که در دو دهه پیش بیش از اندازه گران بود) و این رقمی بود که برای خانواده او بسیار سنگین بود چون آنها مجبور بودند 23 آمپول را در طی 10 روز به او تزریق کنند. در روزهای آخر میر محمد از مرگ خود مطمئن شده بود و سعی می کرد مثل همیشه همه چیز را با آرامش و خونسردی بپذیرد. روزهای سختی برای تمام خانواده بود. اما شاهرخ سعی می کرد  محکم و آرام چون او حالا سرپرست مادر و خواهرش بود و مادر او در یک اقدام شجاعانه تصمیم گرفت بعد از مرگ همسرش خودش شغل او را بر عهده بگیرد. شیتا معلم شاهرخ خان آن روزها را به یاد  می آورد و می گوید.((او صمیمیت و نزدیکی خاصی با مادر و خواهرش داشت. خواهر او در کالج دخترانه سریرام درس می خواند و من و مادر او را می دیدم که همیشه در جلسات اولیه و مربیان شرکت می کرد. علاوه بر این به خاطر دارم که بعد از مرگ پدرش همراه با تعدادی از معلمان و دانش آموزان به خانه شان رفتیم و من متوجه شدم که این مرگ برای همه آنها به قدری سنگین بوده که به سختی می توانند به زندگی روزمره خود باز گردند)). شیتا ادامه می دهد (( در آن روزها هرگز انتظار نداشتم روزی شاهرخ خان را به عنوان برترین بازیگر هند ببینم. تا هنگامی که اریک دی سوزا. استعداد او را کشف کرد. شاهرخ قبل از این هم در تئاترحضور یافته بود اما اریک استعداد او را کشف کرد و به او نقشی در نمایشنامه ای با نام (جادوگر شهراوز) داد که یک تئاتر موزیکال بود و در سالن کامینی دهلی نو اجرا می شد و من و دیگر معلمان او و دوستانش همگی برای تماشای این تئاتر به دهلی نو رفتیم ودر آنجا بود که صحبت بادی سوزا متوجه استعداد شگرف شاهرخ در بازیگری شدم و اجرای او همه ما را شگفت زده کرد)).
معلم دیگر شاهرخ خان در دبیرستان که دبیر علوم و آناتومی بود نیزاو را این گونه به خاطر می آورد:(( یک دانش آموز خوب و خوش برخورد. شیطان اما نه در جنبه بد آن)) او اعتقاد دارد که شاهخرخ خان چیزی داشت که او را از دیگران متامیز می کرد و باعث برتری او می شد. من او را همیشه با آن موها. چشمان درخشان و لبخند جذبش به خاطر می آورم. در حقیقت همه در مدرسه او را دوست داشتنی می دانستند. پسری بود که همیشه در حال جنب و جوش و حرکت بود. این معلم اعتقاد دارد که شاهرخ خان حالا و در این زمان چندان با گذشته تغییر زیادی نکرده است. اگر کسی از آن روزها تا الان شارخ خان را ندیده باشد با دیدنش کاملا می تواند او را به یاد آورد. او هنوز همان پسر بچه با همان مدل مو و همان چشم ها و لبخند هاست. من او را همیشه به خاطر داشتم حتی اگر به این جا هم نمی رسید. او ادامه می دهد: ((من تا به امروز تمام فیلمهای او را دیده ام و کارهای او را دنبال می کنم)). او می گوید: به خاطر دارد که در کلاس پنجم (سال 1982_83)شاهرخ برنده جایزه ((رامان سوبرامانیام))شده است به خاطر برخورد و شخصیت خوبش در آن سال و موفقیتش در ورزش و کلا شرکت فعالانه و موفقیت آمیزش در کارهای فوق برنامه. او هم چنین در کلاس هفتم (سال1984_5) برنده جایزه ((سووارد)) شد به عنوان دانش آموز برتر سال از نظر درسی و فعالیتهای فوق برنامه.همه اینها شگفت انگیزند اما واقعیت دارد و او واقعا سزاوار آن بود. شاید همه این ها ما را به یاد نقش او در فیلم کوچ کوچ هوتاهه  بیاندازد. پسری سرنده. دوست داشتنی. شیطان و موفق در ورزش و عشق. شاهرخ بعد از دوران دبیرستان به کالج هنس راج در دهلی نو رفت و موفق شد در طی سالهای 1985_88 مدرک خود را در رشته اقتصاد از این دانشگاه دریافت کند. مدیر این دانشگاه جی کی کاپور که در سال اول استاد او نیز بود شاهرخ را کاملا به یاد می آورد (( او یک دانشجوی خوش رفتار و خوش برخورد و در سخوان بود اما بیش از اندازه در کلاسهای غیرعادی بود. یادم می آید یک بار از و خواستم کمی در کلاس منتظر تر و رسمی تر باشد. اما به جز آن او همان چیزی بود که یک معلم از شاگردش انتظار داردو.باهوش و با استعداد و درسهایش را خوب می خوان و علاوه بر این در فعالیتهای فوق برنامه همیشه فعال بود)).


                                      
                                                                                    پایان قسمت سوم
بچه ها قصد دارم در آپهای بعدیم همچنان دوباره براتون معنی جمله های هندی رو براتون بنویسم.

 

 

وحالا بهترین فیلمهای 2008:
نام فیلم:     کارگردان:                                           بازیگران:
تاشان ویجی کریشنا آچاریا                         سیف علی خان. آکشی خانا.کارینا کاپر
یوراج       سوباش گای                              سلمان خان. آنیل کاپور. زاید خان
سینگ.کینگ است       انیس بازمی              آکشی کمار. کاترینا کایف. ام پوری
جودا اکبر   آشتوش گواریکار                          آبشیک باچان. آیشواریا رای
سرکار راج   ررام گوپال ورما                          آیشواریا رای. آمیتا باچان. آبشیک باچان
خدایا تو چقدر بزرگی   رومی جعفری               سلمان خان. آمیتا باچان. پریانکا چوپرا
چاندی به چین می رود   نیکل آدوانی              آکشی کمار. میتون چاکرابورتی
دورنا        گلدی بل                                   آبشیک باچان. پریانکا چوپرا
زنده و مرده اش را می خواهند  پرابهودوا          سلمان خان. آیشا تاکیا
مسابقه اتومبیل رانی       عباس مستان          آنیل کاپور.سیفعلی خان.آکشی خانا
دامادی را یافتم        مدسر عزیز                    فردین خان.سوشمیتا سین.شاهرخ خان
من و تو با هم        آجی دوگان                      کاجول. آجی دوگان
بوت ناث        ویوک شرما                             آمیتا باچان. سیف علی خان. جوهی چاولا
بازگشت گلمال        روهیت شتی                  کارینا کاپور. آجی دوگان. ارشد وارسی. توشار کاپور
قهرمانان        سمیر کارنیک                          آمریتا آرورا. بابی دئول. سانی دئول. سلمان خان. آرباز خان
علاالدین و چراغ جادو   سوجی گوش                آمیتا باچان. سانجی دات. جوهی چاولا

و این هم چند تا عکس از این فیلمها:

امیدوارم که خوشتون اومده باشه فعلا تا آژ بعدی باییییییییییییییییییییییییییییییییییی.....


نظرات شما ()

نویسنده : هژیر:: 86/12/26:: 5:17 عصر

سلام سلام یه سلام مخصوص به همه ی هواداران بالیوود ببخشید تو رو خدا که این دفعه هم دیرآپ کردم چون یه مشکلاتی واسم اتفاق افتاد که نتونستم خوب حالا بگذریم بریم سر اصل مطلب

 

 

               زندگی نامه ی شاهرخ خان

قسمت اول:

او آمد. بازی کری و پیروز شد. اگر چه هنوز خیلی جوان بود بیش اندازه خام و ناپخته به نظر می رسید. چندان جذاب نبود و چهره ای مانند دیگر ستارگان موفق نداشت. اما از همان روز اول کاملا مشخص بود. که او همان کسی است که منتظرش بودیم . از همان لحظه اول که تصویر او بر روی پرده سینما قرار گرفت اینکه او رقیب جدی بای بازیگران قدیمی تر است امری واضح وروشن به نظر می رسد و شکی وجود نداشت که با آن آن انژری و جوانی  از خیلی از انها پیشی خواهد جست. جادوی او واستعداد عجیبش در جذب تماشاگر چیزی بود که کسی نمی توانست منکر آن شود و به علاوه حسی نبود که کسی قادر باشد با کلمات آن را توضیح دهد. شاهرخ خان ظاهری پسرانه و جوان. دو چشم پر از شیطنت و لبخندی درخشان و شیوه ای کاملا متفاوت که بی تردید پر از سر زندگی و طراوتی است که یکی از بزرگترین امتیازات او نسبت به بقیه هم دوره های خود محسوب می شود. فقط کافی است شما نگاهی به فیلمهای آن دهه بیاندازید تا متوجه این تفاوت شوید. در آن صورت خیلی راحت درک خواهید کرد که چرا او در بالیوود چنین شوری بر پا کرد. سطح انزری که در اولین فیلمهای او مانند ((دیوانه)) به وضوح مشخص است ادامه می یابد و تا به امروز نیز تی به راحتی قابل مشاهده است و بعد از طی فراز و نشیبهای بسیار در طی این سالها حالا به صورتی کاملا پخته و رسیده به نظر می رسد. اما به راستی چه چیزی شاهرخ خان را بی همتا کرده است.اگر بخواهیم همه چیز را هم نادیده بگیریم نمی توانیم به راحتی از این نکته بگذریم که اوسوپر استاری است که همه چیز را خودش به تنهایی و با دستهای خودش ساخت. بر خلاف بسیاری از همکارانش کسی نمی تواند این حقیقت را انکار کند که او وقتی از دهلی به بمبئی آمد پسر جوانی بود که هیچ پشتیبانی در این صنعت نداشت. تنها سابقه کار در چند تئاتر معتبر را داشت که مسلما زمینه خوبی برای او محسوب می شد ند. اما کمترکسی است که اطلاع نداشته باشد موفقیت در بالیوود و رسیدین به جایگاهی. تنها به یک چیز نیازمند است و آن هم پشتوانه خانوادگی و روابط است نع هیچ چیز دیگر و این چیزی بود که شاهرخ خان کاملا فاقد آن بود. حضور او در سریالی مانند ((فوجی)) شروع خوبی برای او محسوب شد و نقش او با نام (( ابی ما نیو)) به سرعت مورد توجه قرار گرفت. فیلمهای (( بازیگر)) و (( ترس)) نیز بر خلاف انتظار باعث پیشرفت او شدند. او تردیدی برای ایفای نقش در این فیلمها نداشت. او باحضور در نقش های منفی و ضد قهرمانان به تمام دوستداران سینما نوید طلوع بازیگری شجاع. متفاوت و بسیار پر استعدا را داد که به هیچ وجه ترسی از حضور در نقشی غیر متعارف و به نوعی نامطمئن برای شروع بازیگریش ندارد. شاهرخ خان با اطمینان این کار را انجام داد و به نتیجه ای که می خواست دستیافت و حاصل آن موفقیت عظیمش در بایوود شد که به تاریخ سینما پیوست. در سال 1995 و با فیلم ((عاشق عروس را با خوب می برد))آدیتیا چوپرا بود که شاهرخ خان گام مهم دیگری در زندگیش برداشت. اودر این فیلم برای اولین بار نقش یک جوان عاشق را یازی کرد ک بعدها بسیار مورد تقلید قرار گرفت. فیلم فروش فوق العاده ای داشت و به تمام صنعت سینما این نوید را داد که یک بازیگر با استعداد می تواند در خلق راه شیوه ای متفاوت و نو. پیشرو باشد. راهی که پیش از او نیز وجود داشته . اما با شیوه او حالا کاملا متفاوت و جدید به نظر می رسد. سالها گذشت و شاهرخ خان با موفقیت عظیمی روبرو شد. فیلمی مانند ((کوچ کوچ هوتاهه)) با اینکه داستان تکراری دختری و پسری دانشجو بود اما با هنر فوق العاده ی بازیگرانش به یک نقطه اوج تبدیل شد. همه چیز ادامه داشت تا اینکه هرتیک روشن با فیلم بسیار پر فروش ((کاهو نا پیارهه)) به سینما روی آورد و بسیاری از سردمداران سینما پیش بینی کردند که دیگر دوران شاهرخ خان به پایان رسیده و او به زودی تاریخ سینما خواهد پیوست. اما حالا ما دیگر نیازی نمی بینیم تا بخواهیم چه به آنها و چه به هرتیک روشن با افتخار اشتباه بودن افکارشان را ثابت کنیم. او ماند و با حضور در ((گاهی خوشی گاهی غم))ثابت کرد که برتر از دیگر بازیگران ((کسی به جز هرتیک روشن)) است. به طوری که در همان زمان حتی طرفداران هرتیک نیز به این موضوع اعتراف داشتند. اما قبل از ((گاهی خوشی گاهی غم)) شاهرخ خان ثابت کرده بود که بازیگری حادثه  جو و فردی ریسک پذیر است. او در سال 1999 با فیلم ((پیر بی دل هه هندوستانی )) کمپانی تهیه فیلم خود را افتتاح کرده بود و((آشوکا)) فیلم بعدی آنها در این کمپانی بود. که هر دو با برخوردهای متفاوت منتقدان روبرو شدند اما در گیشه موفق نبودند.       

                                                                                                       

                                                                                                                                                    (پایان قسمت اول 

اینم چند تا عکس خوشکل از شاهرخ خان که تقدیم می کنم به همه طرقداران شاهرخ عزیز...

 

 

 

 

 

 

راستی بچه ها من سیدی فیلم جدا اکبر رو زبان اصلی دارم و همچنین فیلمهای ساوریا. ام شانتی ام. گیتار. با من دوست می شی . فرند شیپ. ویر زرا و هم توم و رنگ دبسنتی را با زیرنویس فارسی دارم هرکسی که خواست می تونه به ایمیل من میل بزنه اینم ایمیلم. Jet-f2008@hotmail.com  تا من شماره حسابم رو بهش بدم و براش فیلمها رو بفرستم.

 


نظرات شما ()

نویسنده : هژیر:: 86/9/19:: 5:29 عصر

            سلام سلام یه سلام مخصوص به همه هواداران بالیوود

 

اخبار بالیوود:

دو فیلم جدید بر پرده ی سینمای هند:

(سیگار کشیدن ممنوع ) و ( عجب ملاقاتی ) دو فیلم جدیدی هستند که چند هفته پیش به نمایش در آمدند در عنوان نخست جان آبراهام نقش جوانی معتاد به سیگار کشیدن را دارد که برای ترک کردن آن به کلینیک ترک اعتیاد مراجعه می کند.

و در فیلم عجب ملاقاتی شاهد کاپور و کارینا کاپورایفای نقش می کنند.اینم عکساشون:

 

 

 

 

آمیتا باچان درجشنواره ی فیلم لندن:

آمیتا باچان به خاطر نمایش ( آخرین لیر ) در پنجاه و یکمین جشنواره فیلم لندن در (BFI)          شرکت جست او به تماشاگران گفت که این بار او را در حال ترانه خواندن نخواهید دید. باچان در این فیلم نقش هاریش بازیگر تئاتری و پا به سن گذاشته را ایفا می کند. (آخرین لیر) نخستین تجربه باچان در فیلمی به زبان مطلقا انگلیسی است. نظر آمیتا باچان نظر آمیتا باچان به واژه ی بالیوود چیست؟ هرگر از واژه بالیوود استفاده نمی کنم . قرار است شبکه یک بی بی سی روز سی اکتر مستند 50 دقیقه ای تصور کنید بیگ بی بالیوود را به نمایش بگذارد که گفتگویی با آمیتا باچان و پسرش آبشیک باچان است.

 

 

مجسمه ی سلمان خان در موزه ی مادام موسو:

مجسمه ی بازیگر نام آشنای سینمای هند سلمان خان در ماه های نخست سال آینده در موزه ی مادام توسو قرار می گیرد. سه بازیگر دیگر سینمای هند که مجسمه شان در این موزه ی مشهور قرار گرفته اند عبارتند از: آمیتا باچان. شاهرخ خان و آیشواریا رای.

در رای گیری انجام شده از مردم توسط شبکه آسیایی بی بی سی و مجله آسیایی بریتانیایی . سلمان خان بیشترین رای را آورد و پس از مادهوری دیکشت. هرتیک روشن و جان آبراهم قرار داشتند. سخنگوی این موزه اعلام کرد که قرار شده سلمان خان در شهر بمبئی با مجسمه سازان موزه ملاقات کند. بیش از ده هزار نفر در این رای گیری شرکت کرده بودند. سلمان خان در این واکنش به این خبر می گوید: تحت تاثیر این انتخاب قرار گرفتم . امیدوارم چهره ی من شادی و لذت بیشتر ی به علاقه مندان سینمای بالیوود در سرتاسر جهانی ارزانی کند. خیلی دلم می خواهد با مجسمه ی خودم چهره به چهره شوم. گفتی است سلمان خان در بیش از 55 فیلم ایفای نقش کرده است و او تا کنون نه بار نامزد دریافت جایزه ی فیلم فیر بوده است او در سال 1995 جایزه ی بهترین بازیگر تازه کار را کسب کرده است. امسال نیز راجیو گاندی را به پاس فعالیتهایش در عرصه ی سرگرمی سازی دریافت کرد.

 

بازگشت مادهوری دیکشت پس از 5 سال:

همه در هند انتظار نمایش فیلم ( آجاناچلی ) را می شکند حتی کمپانی تهیه کننده یاش راج فیلمز می خواهد پس از چند فیلم شکست خورده ی اخیرش موفقیت را با این فیلم در آغوش بگیرد. اما علاقه مندان مادهوری دیکشت انتظار بازگشت او را به پرده ی سینما دارند.( آجا ناچلی ) بازگشت دوباره اوست. پس از دیوداس مادهوری ازدواج کرد و ساکن آمریکا شد حالا دارای دو فرزند است در ( آجا ناچلی ) او نقش زنی استاد حرکت را دارد.این هم عکس فیلمش:

 

 

 

هرتیک روشن و فیلمنامه نویسی:

هرتیک روشن بازیگر سرشناس بالیوود این روزها به فیلم نامه نویسی روی آورده و سرگرم نوشتن فیلمنامه دومین قسمت فیلم کریش به کارگردانی پدرش راکش روشن است. ظاهرا او از سالها قبل به فیلنامه نویسی علاقه مند بوده و حالا پدرش این فرصت را در اختیار اوقرار داده است. راکش روشن دراین باره می گوید: هرتیک روشن قوه تخیل خوبی دارد و نویسنده خوبی هم. است به همین خاطر از او خواستم تا در نوشتن فیلمنامه ( کریش2 ) با من همکاری کند. خانواده روشن امیدوارند که فیلمبرداری ( کریش2 ) را از همین امسال آغاز کنند.این عکس هم تقدیم به همه طرفداران هرتیک عزیز:

 

 

رام گوپال ورما و ساخت ماشین زمان:

رام گوپال ورما فیلمساز برجسته بالیوود مدتی است که ساخت دومین قسمت فیلم ( سرکار) را با بازی اعضای خانواده باچان شروع کرده است و امید واراست که ایم فیلم هم بتواند در آینده موفقیت قسمت اول را تکرار کند. اما او هم مثل سایر دست اندر کاران بالیوود هرگز تمام وقتش را معطوف به یک فیلم نمی کندو همزمان با ساخت یک فیلم ایده ساخت فیلمهای بعدی خود را نیز در سر دارد. فیلم بعدی رام گوپال ورما فیلمی تخیلی به نام  (ماشین زمان) است که نسخه هندی یک فیلم هالیوودی معروف خواهد بود و قرار است فیلمبرداری آن از مهرماه سال جاری آغاز شود. ورما از سالها قبل به فکر ساخت این فیلم بود و حتی بازیگرانی چون شاهرخ خان و کارینا کاپور را برای ایفای نقشهای اصلی آن در نظر داشت اما به دلایلی کار به تعویق افتاد. خبرها نشان می دهد که ورما مجددا به فکر ساخت ماشین زمان افتاده است اما این بار تصمیم دارد تا از  اعضای خانواده ی باچان برای نقش های اصلی فیلم بهره گیرد.

 

 

آیشا تاکیا در جدیدترین ساخته بانی کاپور:

بانی کاپور برادر بزرگ آنیل کاپور که از فیلمسازان و تهیه کنندگان مشهور بالیوود است ( او همسرسری د یوی ستاره زن موفق در دهه نود سینماست. سری دیوی بعد از ازدواج با او دور بازیگری را خط کشید ) به زودی ساخت فیلمی به نام ( بگیریدیش زنده با مرده ) را آغاز می کند که بازسازی یک فیلم قدیمی هندی است. فیلم ماجرای یک افسر پلیس است که به عضویت یک باند مافیایی در می آید تا از این طریق بتواند سردسته باند را به دام اندازد. نقش این افسر پلیس را سلمان خان ایفا خواهد رد و بانی کاپور برای نقش اصلی زن هم به سراغ آیشا تاکیا چهره جوان بالیوود رفته است. قرار است فیلمبرداری در شهر بانکوک پایتخت تایلند صورت گیرد.

 

 

 

راستی بچه ها این هم فیلم جدید جان آبراهام و بیپاشا باسو به نام گل:

 

 

 بچه ها اینم چند فیلم هدی جدید دیگه که یکیش فیلم جدید امیر خان که خودش هم تهیه کننده و هم کارگردان این فیلمه

و اینم چند تا عکس از این فیلم و امیر خان در این فیلم معلم استثنایی هاست.

 

 

و این هم جدید خوش آمدید با بازی آکشی کمار. کاترینا کایف. آنیل کاپور. نانه پاته کار. پاریش راوال. فیروز خان و مالکا شروات و این هم عکس این فیلم:

 

 

 

و دوباره اینم فیلم جدید دیگه به نام مسابقه با بازی سیف علی خان. آکشی خانا . آنیل کاپور. بیپاشا باسو و کاترینا کایف 

 

 

 

 

 

شغلهای عادی بازیگران بالیوود قبل از ورود به دنیای بازیگری:

آمیتا باچان مامور شرکت حمل و نقل:

پیش از ورود به دنیای سینما او در کمپانی ( تاو والاس ) مشغول کار شد و برای یک شرکت کشتیرانی هم مامورحمل و نقل بود. او که حقوق مناسبی دریافت می کرد معمولا در باشگاه های شهر کلکته می پلکید. آمیتا باچان حتی برای گویند گی رادیو تست صدا داد اما مسئولان پخش او را رد و صدایش را زیادی سنگین توصیف کردند. جالب آنکه بعدها همین صدای آمیتا باچان به ویژگی اش تبدیل شد. در نهایت عشق به سینما آمیتا باچان را مجبور کرد که شغل کارمندی را رها کند و به بمبئی برود و ابدا به پشت سرش هم نگاه نکند.

 

 

آکشی کمار آشپز:

نام اصلی آکشی کمار راجیو بها یتا است. او آرزو داشت که استاد حرکات رزمی  شود به همین خاطر به شهر بانکوک سفر کرد تا این هنر را بیاموزد. اما امرار معاش برایش آسان نبود و نیاز به شغل دوم داشت. او شغل آشپزی را انتخاب کرد. آکشی کمار در یک آژانس مسافرتی در کلکته هم به مدت یک سال و نیم کار کرد تا اینکه دوستی به او پیشنهاد داد وارد دنیای مد شود. گویا آکشی کمار روی این پیشنهاد جدی فکر می کند و ظرف یک سال در دیدار نخستین نقش سینمایی اش را بازی می کند.

 

سوها علی خان کارمند بانک:

سوها علی خان در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد. مادرش شارمیلا تاگور و برادرش سیف علی خان هر دو بازیگر هستند. ابتدا می خواست سرمایه گذار بانک شود اما عشق به بازیگری او را از هر شغل عادی دور نگه داشت. خودش می گوید زمانی که بازی می کند شدترین لحظات زندگی اش را سپری می کند چه در مقابل دوربین باشد یا روی صحنه. اما از آنجایی که خانواده ی سوها علی خان به تحصیلات اهمیت خاصی می دهند. او در رشته ی بانکداری تحصیل کرد.

 

 

رام گوپال ورما و مادهور فروشنده ی فیلمهای ویدیویی:

رام گوپال ورما و مادهور بندر کار هر دو از فیلمسازان خوش قریحه ی سینمای هند هستند که فیلمهای خوبی ساخته اند. این دو فیلم ساز در مغازه ای اجاره ای فروشنده ی نوار وید یوی فیلمها بودند. تا اینکه به ذهنشان رسید فیلمساز شوند.

                                                                                                                                             


نظرات شما ()

   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

228128:کل بازدید
1:بازدید امروز
2:بازدید دیروز
درباره خودم
هواداران بالیوود
حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی خودم
هواداران بالیوود
لوگوی دوستان






لینک دوستان

گل باغ آشنایی
ساده دل تنها
حبیبی حسین
تنهایی......!!!!!!
.: شهر عشق :.
ارواحنا فداک یا زینب
دهکده کوچک ما
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
دهاتی
ستاره جون
علی آقای گل
جواهری در قصر
حمید آقای عزیز
حنا خانم عزیز
راما و ملیکا خانم عزیز
سایت شلیپا شیتی
سایت آنیل کاپور
سایت عکسهای آیشواریا رای
سایت پرشین بالیوود
سایت فیث آف پرشیا
سایت جانو بابا
سایت کمپانی فیلمهای یاش راج فیلم
هواداران بالیوود بیا تو (پریناز خانم عزیز)
ننا خانم
ایراسان
احساس ابری
معماری
عاشقانه
تنهایی.......

بایگانی
آرشیو وبلاگ
اشتراک